گروه وکلای پارسای

مشاوره حقوقی با وکلای پایه یک دادگستری وکیل خانواده برای طلاق توافقی

گروه وکلای پارسای

مشاوره حقوقی با وکلای پایه یک دادگستری وکیل خانواده برای طلاق توافقی

جمعی از وکلای پایه یک دادگستری خانم و آقا با بیش از 10 سال سابقه وکالت حرفه ای با تخصص های گوناگون گرد هم آمده اند و آماده ی ارایه خدمات تخصصی اعم از مشاوره حقوقی و قبول وکالت در کلیه امور حقوقی، کیفری، خانوادگی و قراردادها می باشند.
ساعت کار دفتر شنبه تا چهارشنبه 10 صبح الی 7 عصر می باشد.
مشاوره تلفنی - برای هر نفر یک سوال - رایگان است اما برای وکالت یا مشاوره حضوری با تلفن های دفتر تماس حاصل کنید تا با توجه به فوریت های حقوقی، نزدیکترین وقت مشاوره برای شما تعیین گردد.
تهران - میدان صادقیه - بلوار آیت اله کاشانی - نرسیده به مهران -پلاک 91 - ساختمان مهر - طبقه چهارم - واحد 13
44963487 - 44033677

طبقه بندی موضوعی
۲۷
ارديبهشت ۹۶

بر طبق ماده 1082 قانون مدنی به محض وقوع عقد نکاح زن مالک تمام مهر خود می شود و حتی اگر بین زوجین نزدیکی واقع نشده باشد زن می تواند تمام مهریه را مطالبه کند. اما بر طبق ماده 1092 قانون مدنی در هنگام طلاق اگر نزدیکی انجام نشده باشد زن مستحق نصف مهر خواهد بود و اگر شوهر بیش از نصف مهر را قبلا به او داده باشد می تواند آن را پس بگیرد.

نکته اینجاست که اگر بین زن و شوهر زناشویی و نزدیکی انجام نشده باشد و کار به طلاق برسد مثلا طلاق توافقی و زوجه در فرض بخواهد مهریه را در قبال طلاق بذل نماید چون فقط نصف مهریه به او تعلق می گیرد، باید نوشته شود که زوجه مهریه استحقاقی را در قبال طلاق خلع بذل نمود.

در غیر این صورت اگر نوشته شود که زوجه تمام مهریه مندرج در عقدنامه را بذل می کند در حالی که دوشیزه باشد، بعد از وقوع طلاق، مرد می تواند دادخواست مطالبه ما بذل طلاق (نصف مهریه) را کند. البته این بدین منزله نیست که این نوع دادخواست ها حتما به نتیجه می رسد ولی با توجه به مواردی که دیده ایم شرط احتیاط و عقل است که در موارد مذکور این گونه نوشته شود که زوجه مهریه استحقاقی را در قبال طلاق خلع بذل می نماید.


طلاق توافقی پارسای - http://parsaylawyers.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۰:۳۷
vakil khanevade
۲۶
ارديبهشت ۹۶

12 شرط چاپی مندرج در عقدنامه ها وکالت زن در طلاق به صورت مطلق نیست. با این توضیح که وکالت طلاق برای زن به صورت کامل و مطلق آن است که شوهر به صورت شرط مستقل در سند ازدواج به زوجه اعطا کند و یا این که با مراجعه به دفتر اسناد رسمی به زوجه وکالت در طلاق – که به وکالت حق طلاقزن مرسوم است – بدهد اما شروط چاپی مذکور در عقدنامه به صورت مشروط است یعنی در صورت امضاء زوجین و تحقق هر کدام از آن ها و با اثبات در دادگاه خانواده در یک روند طولانی دادرسی، زن وکیل مرد در طلاق می شود. بنابراین آنچه در جامعه حق طلاق نامیده می شود شامل شروط دوازده گانهپیش گفته نمی شود.

اما شروط چاپی سند ازدواج به شرح ذیل است:

1- استنکاف شوهر از دادن نفقه زن به مدت شش ماه به هر عنوان و عدم امکان الزام او به تائید نفقه و همچنین در موردی که شوهر سایر حقوق واجبه زن را به مدت شش ماه وفا نکند و اجبارا ایفا هم ممکن نباشد.

2- سوء رفتار و یا سوء معاشرت زوج به حدی که ادامه زندگی را برای زوجه غیر قابل تحمل نماید.

3- ابتلاء زوج به امراض صعب العلاج به نحوی که دوام زناشویی برای زوجه مخاطره آمیز باشد.

4- جنون زوج در مواردی که فسخ نکاح شرعا ممکن نباشد..

5- عدم رعایت دستور دادگاه در مورد منع اشتغال زوج به شغلی که طبق نظر دادگاه صالح منافی با مصالح خانوادگی و حیثیت زوجه باشد.

6- محکومیت شوهر به حکم قطعی به مجازات پنج سال حبس یا بیشتر یا به جزای نقدی که بر اثرعجز از پرداخت منجر به پنج سال بازداشت شود یا به حبس و جزای نقدی که مجموعا منتهی به پنج سال یا بیشتر باز داشت شود و حکم مجازات در حال اجرا باشد.

7- ابتلاء زوج به هر گونه اعتیاد مضری که به تشخیص دادگاه به اساس زندگی خانوادگی خلل آورد و ادامه زندگی برای زوجه دشوار باشد.

8- زوج زندگی خانوادگی را بدون عذر موجه ترک کند.تشخیص ترک زندگی خانوادگی و تشخیص عذر موجه با دادگاه است و یا شش ماه متوالی بدون عذر موجه از نظر دادگاه غیبت نماید.

9- محکومیت قطعی زوج در اثرارتکاب جرم و انجام هر گونه مجازات اعم از حد وتعزیر در اثرارتکاب جرمی که مغایر با حیثیت خانوادگی وشئون زوجه باشد .تشخیص اینکه مجازات مغایر با حیثیت وشئون خانوادگی  است با توجه به وضع و موقعیت زوجه و عرف وموازین دیگر با دادگاه است.

10-  در صورتیکه پس از گذشت پنج سال زوجه از شوهر خود به جهت عقیم بودن و یا عوارض جسمی دیگر زوج صاحب فرزند نشود.

11- در صورتیکه زوج مفقودالاثر شود وظرف شش ماه پس از مراجعه زوجه به دادگاه پیدا نشود.

12- زوج همسر دیگری بدون رضایت زوجه اختیار کند یا به تشخیص دادگاه نسبت به همسران خود اجرای عدالت ننماید.

 وکیل متخصص طلاق       09122547699 - 44033677



طلاق توافقی پارسای - http://parsaylawyers.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۶ ارديبهشت ۹۶ ، ۱۱:۰۷
vakil khanevade
۲۵
ارديبهشت ۹۶

زیر نظر وکیل پایه یک دادگستری متخصص امور جزایی

1- چهار ماهی که در آن ها دیه  تغلیظ می شود یعنی یک سوم دیه کامل اضافه می شود عبارت اند از محرم – رجب - ذی القعده – ذی الحجه

2-      اضافه شدن دیه در ماه حرام فقط مخصوص فوت است و شامل سایر جراحات یا صدماتی که منجر به فوت شده نمی شود خواه عمدی باشد یا غیر عمدی.

3-      شرط اضافه شدن دیه در ماه های حرام این است که رفتار مرتکب (فعل مادی) و فوت می بایستی هر دو در ماه حرام باشد.

4-      در اضافه شدن دیه در ماه حرام (تغلیظ) فرقی بین زن و مرد، مسلمان و غیر مسلمان و بالغ و نا بالغ نیست.

5-      دیه کودک و بزرگسال (بالغ، نا بالغ) در همه حالات یکسان است و یک دیه کامل محسوب می شود. حتی دیه جنینی که روح در او دمیده شده است دیه کامل است.

6-      دیه ای که به ورثه به ارث می رسد به نسبت سهم الارث آن ها تقسیم می شود فقط بستگان مادری اگر در بین وراث باشند از دیه ارث نمی برند.

7-      مهلت پرداخت دیه در جرایم عمدی یک سال قمری و از جرایم شبه عمد دو سال قمری و در جرایم خطای محض سه سال قمری است.

نکته: این مهلت پرداخت ارتباطی با شرکت بیمه در خسارات ناشی از وسایل نقلیه ندارد.

دیه - گروه وکلای پارسای

8-      بر طبق ماده 10 قانون بیمه شخص ثالث، دیه زن و مرد در خصوص فوت بر اثر وسیله نقلیه از سوی شرکت بیمه گر، مساوی پرداخت می شود.

9-      بر طبق تبصره ماده 551 قانون مجازات اسلامی، اگر شخصی که فوت شده زن باشد ما به التفاوت دیه زن و مرد از محل صندوق تامین خسارت های بدنی پرداخت می شود. به عبارت دیگر وراث زن فوت شده دیه ای معادل یک مرد فوت شده دریافت می کنند.

10-  بر طبق ماده 554 قانون مجازات اسلامی دیه اقلیت های دینی شناخته شده در قانون اساسی به اندازه دیه مسلمان است و تفاوتی در این خصوص نیست.

11-  بر طبق بند ب ماده 427 قانون آیین دادرسی کیفری اگر میزان محکومیت دیه کمتر از یک دهم دیه کامل باشد قابل تجدید نظر خواهی است و رای دادگاه بدوی در این خصوص قطعی است.

12-  ملاک و معیار پرداخت دیه، قیمت زمان پرداخت است نه زمان وقوع حادثه یا جنایت.


طلاق توافقی پارسایhttp://parsaylawyers.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۵ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۲۲
vakil khanevade
۲۴
ارديبهشت ۹۶

اگر زنی وکالت طلاق از همسرش داشته باشد چه این که این وکالت به عنوان شرط در سند ازدواج درج شده باشد و یا در طول زندگی مشترک به صورت رسمی در دفتر اسناد رسمی اخذ شده باشد و یا توسط کنسولگری (سفارت) ایران در خارج از کشور تنظیم شده باشد، به منزله بی نیازی زن از مراجعه به دادگاه و اخذ گواهی عدم امکان سازش نیست.

مراحل گرفتن طلاق به وسیله وکالت طلاق اینگونه است که به اجبار، زن (زوجه) می بایستی با وکالت خود با وکیل دادگستری قرارداد ببندد و از طرف شوهر وکالت به وکیل بدهد. اگر چه که خود نیز می تواند برای طی مراحل طلاق توافقی، وکیل اختیار کند اما انتخاب وکیل دادگستری در موارد وکالت حق طلاق برای شوهر اجبار قانونی است و با بودن وکیل با واسطه شوهر، نیازی به مراجعه و حضور شوهر نیست.

طلاق به وسیله وکالت طلاق زوجه، در واقع همان طلاق توافقی است با این تفاوت که شوهر به جای حضور خودش یا داشتن وکیل مستقیم، در اینجا وکیل مع الواسطه دارد.

پس به عبارت ساده وکالت زن در طلاق یا حق طلاق برای زن به این معنی است که زن از شوهر وکالت دارد در انتخاب وکیل که با حدود اختیارات مندرج در وکالتنامه، دادگاه مراجعه کرده و زوجه را طلاق دهد.

نکته ای که باید توجه داشت این که شرط های دوازده گانه در عقدنامه، وکالت کامل و مطلق زن در طلاق نیست یعنی این که زن بایستی با مراجعه به دادگاه در یک روند طولانی پس از اثبات یکی از موارد دوازده گانه طلاق بگیرد و پس از اثبات یکی از آن ها وکیل شوهر در طلاق می شود. اما وکالت مطلق و کامل آن است که یا به صورت شرط مستقل در سند ازدواج نوشته شود و یا این که بعد از ازدواج از طریق دفتر اسناد یا کنسولگری ایران، وکالت رسمی زوج به زوجه در طلاق اعطا کند که هر زمان که بخواهد به دادگاه مراجعه کرده و با گرفتن وکیل برای شوهر، خود را مطلقه نماید.

اگر مردی به همسرش وکالت برای طلاق اعطا کند و لو این که بلاعزل باشد به این معنا نیست که او دیگر اختیاری در طلاق ندارد. مرد حتی اگر وکالت در طلاق به همسرش داده باشد می تواند خود به دادگاه مراجعه کند و با دادندادخواست طلاق همسرش را طلاق بدهد.

سوال می شود که امکان اعتراض برای مرد و ممانعت از جاری شدن حکم و صیغه طلاق در فرض بودن وکالت طلاق زنوجود دارد؟ نکته اینجاست که مرد در وکالتی که به زن یا حتی دیگری برای طلاق اعطا می کند حدود اختیارات را هم مشخص می کند مثلا وکالت در اسقاط حق تجدید نظر و فرجام خواهی بدهد و وکالت می دهد که زن تمام مهریه را در ازای طلاق بذل کند و یا هر مقدار به تشخیص زوجه، حال اگر رای در حدود اختیارات وکالتنامه صادر شده باشد جای اعتراض برای مرد در صورت پشیمانی باقی نمی ماند.

وکیل طلاق در تهران          44033677 – 09122547699


طلاق توافقی پارسای - http://parsaylawyers.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۴ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۰۹
vakil khanevade
۲۳
ارديبهشت ۹۶

در این سایت توسط وکیل خانواده گروه وکلای پارسای در چهار قسمت هر آنچه باید در مورد طلاق توافقی بدانید به تفضیل شرح داده شده است که توصیه می شود به این لینک جهت مطالعه مراجعه کنید.

اما طلاق توافقی آنچنان که از نامش پیداست زن و شوهر بر سر جدایی مسائل مالی و غیر مالی مرتبط با ایام زناشویی توافق دارند کما این که اگر توافقی در مورد موارد مذکور نباشد طلاق توافقی به سر انجام نخواهد رسید. مهمترین موضوع در طلاق توافقی مسئله مهریه است. زوجین باید در مورد مهریه به توافق کامل رسیده باشند در مورد هر آنچه آن ها به تفاهم رسیده باشند رای دادگاه بر مبنای آن صادر می شود لذا این که زوجه بخواهد تمام یا قسمتی از مهریه را ببخشد یا تمام آن را دریافت کند یا زوجین چه شرایط پرداختی را بین هم توافق کنند در گواهی عدم امکان سازش در (طلاق توافقی) ذکر می شود و بدیهی است که در صورت نپرداختن آنچه توافق شده ضمانت اجرا وجود دارد.

مثلا به این نمونه توافق که چندی قبل توسط گروه وکلای پارسای علی رغم تلاش برای سازش زوجین انجام شد توجه کنید:

زوجه در قبال طلاق خلع از کل مهریه سیصد و پنجاه سکه تمام بهار آزادی مقدار 240 سکه را بذل کرد و در خصوص الباقی مهریه یعنی 110 سکه تمام بهار آزادی توافق شد که زوج در دفترخانه طلاق 30 میلیون تومان معادل 30 سکه تمام بهار آزادی به زوجه بدهد و مقدار 80 سکه باقی مانده ماهیانه یک سکه به زوجه پرداخت شود ....

با این توضیح هر توافقی را می توان در خصوص مهریه در طلاق توافقی اعمال کرد.

طلاق در دوران عقد و مهریه

منظور از دوران عقد، زمان بین وقوع عقد نکاح و شروع زندگی مشترک است آنچه از دیدگاه قانون برای مهریه اهمیت دارد زناشویی بین زوجین است اگر بین زن و شوهر نزدیکی کامل واقع شده باشد تمام مهریه به زن (زوجه) تعلق می گیرد و دیگر این توافق آن هاست که راستای طلاق توافقی چه تصمیمی در مورد آن اتخاذ کنند. اگر بین زوجین زناشویی واقع نشده باشد تا قبل از طلاق زن می تواند همه مهریه را مطالبه کند و فقط در زمان طلاق است که زن مستحق نصف آن خواهد بود لذا در این جا نیز علی رغم این که بر طبق قانون و شرع، زن مستحق نصف مهریه است بستگی به توافق زوجین دارد که بخواهند در راستای طلاق توافقی چه تصمیمی در خصوص آن بگیرند. اعم از این که زوجه غیر مدخوله (باکره) بخواهد مهریه استحقاقی را ببخشد و یا با توافق دریافت کند.


طلاق توافقی پارسای - http://parsaylawyers.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۳ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۱۷
vakil khanevade
۲۱
ارديبهشت ۹۶

بر طبق ماده 1060 قانون مدنی ازدواج زن ایرانی با تبعه خارجی، موکول به اجازه مخصوص از طرف دولت ایران است. با این وصف کلیه زنان تبعه ایران چه در خاک ایران و یا در خارج از کشور اگر بخواهند با تبعه کشور خارجی ازدواج رسمی کنند موظف هستند که اجازه مخصوص دولت ایران که به آن "پروانه زناشویی" گفته می شود را اخذ کنند. قانون مذکور شامل همه زنان ایرانی، گذشته از مذهب آنان می باشد از این رو اگر یک زن ایرانی ارمنی نیز بخواهد با تبعه خارجی حتی ارمنی ازدواج نماید می بایستی پروانه زناشویی اخذ کند.

اما بر طبق ماده 1059 قانون مدنی زن مسلمان نمی تواند به ازدواج مرد غیر مسلمان در آید. با توجه به مواد مذکور، پروانه زناشویی برای ازدواج زن مسلمان ایرانی برای با تبعه خارجی در صورتی صادر خواهد شد که مرد خارجی مسلمان باشد و مدارکی دال بر اسلام ارائه نماید.

علاوه بر موارد پیش گفته اخذ پروانه زناشویی دارای شرایطی است که در آیین نامه اجرایی ازدواج بانوان ایرانی با اتباع خارجی مصوب 1345/7/6 هیأت وزیران آمده است از جمله این که کشور متبوع مرد می بایستی ازدواج آن مرد با زن ایرانی را به رسمیت بشناسد.

برای دریافت پروانه زناشویی در صورتی که متقاضیان در خارج از کشور می باشند می بایستی به سفارت یا کنسولگری ایران در آن کشور مراجعه کنند و در ایران نیز می بایستی به وزارت کشور یا استانداری های محل اقامت مراجعه می شود.

اما در خصوص ازدواج مرد ایرانی با زن تبعه خارجی محدودیتی وجود ندارد مگر این که بر طبق ماده 1061 قانون مدنی دولت ازدواج بعضی از مأمورین، کارمندان یا محصلین با زن تبعه خارجی موکول به اجازه دولت کرده باشد.


وکیل طلاق پارسای - http://parsaylawyers.com


۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۱ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۲۴
vakil khanevade
۲۰
ارديبهشت ۹۶

بر طبق ماده 619 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی: « هر کس در معابر و اماکن عمومی مزاحم اطفال یا زنان بشود یا با الفاظ و حرکات مخالف شئون به آنان توهین کند به حبس از 2 ماه تا 6 ماه و تا 74 ضربه شلاق محکوم می شود.»

این جرم از جرایم عمومی و غیر قابل گذشت محسوب می شود و حتی با رضایت شاکی، جنبه عمومی جرم پابرجاست.
نظریه 7/4895 مورخ 73/8/10 اداره حقوقی قوه قضاییه: «چنانچه مسلم شود مردی به قصد مزاحمت زنی را تعقیب نموده با عدم به کار بردن لفظ یا الفاظ هم قابل مجازات است.»


طلاق توافقی پارسای - http://parsaylawyers.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۲۰ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۴۵
vakil khanevade
۱۹
ارديبهشت ۹۶

1) سفته وجه کیفری ندارد بر خلاف جرم صدور چک بلامحل یا جرم صدور چک پرداخت نشدنی.
2) واخواست سفته در اماکن محدودی درهرشهرانجام می شود بر خلاف چک که به نزدیکترین شعبه بانک مراجعه می شود و گواهینامه عدم پرداخت صادر می شود.
3) زمان واخواست سفته طولانی است بر خلاف چک که به سرعت و با تقاضای دارنده چک گواهینامه عدم پرداخت توسط بانک صادر می شود.
4) خرید برگه های سفته هزینه دارد بر خلاف چک که گرفتن دسته چک از بانک هزینه بسیار ناچیز دارد. از فروردین 95 مالیات سفته از سه هزارم مبلغ سفته به نیم درهزارم کاهش یافته است.
5) واخواست سفته نیاز به پرداخت هزینه ای معادل 2 درصد مبلغ سفته دارد و این به غیر از 5/3 درصد مبلغ هزینه دادرسی مطالبه وجه سفته می باشد و البته بر خلاف چک که گواهینامه عدم پرداخت هزینه ای ندارد.
6) با توجه به زمان طولانی و هزینه زیاد واخواست اگر سفته ظهرنویس داشته باشد و سفته در مهلت قانونی واخواست نشده باشد نمی توان بر علیه ظهرنویس اقامه دعوا کرد و فقط می توان به طرفیت صادر کننده سفته دادخواست مطالبه وجه سفته داد.
7) اگر نماینده شخص حقوقی مثل مدیر عامل شرکت سفته ای امضاء کند فقط می توان علیه شرکت ( شخص حقوقی ) دادخواست مطالبه وجه داد بر خلاف چک که به استناد ماده 19 قانون صدور چک مدیر عامل ( نماینده ) و شرکت هر دو متضامنا مسئول پرداخت وجه چک می باشند.
8) با توجه به اینکه همه اشخاص دارای چک و حساب جاری نمی باشند در صورت نبودن چک اخذسفته از بدهکار بهتر از رسید عادی می باشد.

 

وکیل طلاق پارسای - http://parsaylawyers.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۹ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۲۸
vakil khanevade
۱۸
ارديبهشت ۹۶

اگر زنی وکالت طلاق از همسرش داشته باشد چه این که این وکالت به عنوان شرط در سند ازدواج درج شده باشد و یا در طول زندگی مشترک به صورت رسمی در دفتر اسناد رسمی اخذ شده باشد و یا توسط کنسولگری (سفارت) ایران در خارج از کشور تنظیم شده باشد، به منزله بی نیازی زن از مراجعه به دادگاه و اخذ گواهی عدم امکان سازش نیست.

مراحل گرفتن طلاق به وسیله وکالت طلاق اینگونه است که به اجبار، زن (زوجه) می بایستی با وکالت خود با وکیل دادگستری قرارداد ببندد و از طرف شوهر وکالت به وکیل بدهد. اگر چه که خود نیز می تواند برای طی مراحل طلاق توافقی، وکیل اختیار کند اما انتخاب وکیل دادگستری در موارد وکالت حق طلاق برای شوهر اجبار قانونی است و با بودن وکیل با واسطه شوهر، نیازی به مراجعه و حضور شوهر نیست.

طلاق به وسیله وکالت طلاق زوجه، در واقع همان طلاق توافقی است با این تفاوت که شوهر به جای حضور خودش یا داشتن وکیل مستقیم، در اینجا وکیل مع الواسطه دارد.

پس به عبارت ساده وکالت زن در طلاق یا حق طلاق برای زن به این معنی است که زن از شوهر وکالت دارد در انتخاب وکیل که با حدود اختیارات مندرج در وکالتنامه، دادگاه مراجعه کرده و زوجه را طلاق دهد.

نکته ای که باید توجه داشت این که شرط های دوازده گانه در عقدنامه، وکالت کامل و مطلق زن در طلاق نیست یعنی این که زن بایستی با مراجعه به دادگاه در یک روند طولانی پس از اثبات یکی از موارد دوازده گانه طلاق بگیرد و پس از اثبات یکی از آن ها وکیل شوهر در طلاق می شود. اما وکالت مطلق و کامل آن است که یا به صورت شرط مستقل در سند ازدواج نوشته شود و یا این که بعد از ازدواج از طریق دفتر اسناد یا کنسولگری ایران، وکالت رسمی زوج به زوجه در طلاق اعطا کند که هر زمان که بخواهد به دادگاه مراجعه کرده و با گرفتن وکیل برای شوهر، خود را مطلقه نماید.

اگر مردی به همسرش وکالت برای طلاق اعطا کند و لو این که بلاعزل باشد به این معنا نیست که او دیگر اختیاری در طلاق ندارد. مرد حتی اگر وکالت در طلاق به همسرش داده باشد می تواند خود به دادگاه مراجعه کند و با دادن دادخواست طلاق همسرش را طلاق بدهد.

سوال می شود که امکان اعتراض برای مرد و ممانعت از جاری شدن حکم و صیغه طلاق در فرض بودن وکالت طلاق زن وجود دارد؟ نکته اینجاست که مرد در وکالتی که به زن یا حتی دیگری برای طلاق اعطا می کند حدود اختیارات را هم مشخص می کند مثلا وکالت در اسقاط حق تجدید نظر و فرجام خواهی بدهد و وکالت می دهد که زن تمام مهریه را در ازای طلاق بذل کند و یا هر مقدار به تشخیص زوجه، حال اگر رای در حدود اختیارات وکالتنامه صادر شده باشد جای اعتراض برای مرد در صورت پشیمانی باقی نمی ماند.

وکیل طلاق در تهران          44033677 – 09122547699

 

وکیل طلاق پارسای - http://parsaylawyers.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۸ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۳۸
vakil khanevade
۱۷
ارديبهشت ۹۶

یکی از ادله اثبات دعوی سند است که بیشترین کاربرد را در دادگاه ها دارد. سند یا رسمی است یا عادی که در این نوشته قصد پرداختن به تفاوت آن ها را نداریم اما در تعریف سند در ماده 1284 آمده است که: «سند عبارت است از هر نوشته که در مقام دعوا یا دفاع قابل استفاده می باشد.»

پس اولین شرط سند آن که نوشته باشد و بر طبق ماده 1301 قانون مدنی: «امضایی که در روی نوشته یا سندی باشد بر ضرر امضاء کننده دلیل است.»

پس بدیهی است که اگر کسی زیر نوشته ای را امضاء کند خواه مندرجات به خط او باشد یا چاپی باشد و یا خط دیگری، نسبت به او و قائم مقام قانونی او سندیت دارد مثل این کسی زیر رسیدی را امضاء کند که در آن نوشته شده است مبلغ 50 میلیون تومان به فلان شخص بدهکار می باشد. در این با کسی که دارنده و ذی نفع است می تواند به استناد رسید مذکور دادخواست مطالبه وجه به طرفیت امضاء کننده (بدهکار) تقدیم دادگاه کند.

اما مورد شایع و محل اختلافات و بحث این است که اگر کسی سفید امضاء داده باشد یعنی وقتی امضاء می کرده نوشته ای نبوده است و بعد از امضاء نوشته اضافه شده است این امضاء و سند به طرفیت او قابل استناد است؟ و به ضرر امضاء کننده دلیل است؟

ماده 673 بخش تعزیرات قانون مجازات اسلامی مقرر داشته: « هر کس از سفید مهر یا سفید امضایی که به او سپرده شده است یا به هر طریق به دست آورده سوء استفاده نماید به یک تا سه سال حبس محکوم خواهد شد. »

همانطور که مشخص است فقط سوء استفاده از سفید امضاء یا مهر مشمول ماده مذکور و جرم تلقی می شود و بار اثبات این که سوء استفاده ای شده است بر عهده شاکی می باشد. اما در این مختصر قصد بررسی جنبه کیفری و ماده مذکور نداریم و صرفا از حیث حقوقی بررسی می شود که نوشته شدن مندرجات بعد از امضاء اعتبار حقوقی دارد؟ باید به این نکته توجه داشت که اگر نوشته ای باشد و شخصی در آن دست ببرد و به اصطلاح حقوقی مواردی را به آن الحاق کند جعل صورت گرفته است و از محل بحث ما خارج است. محل بحث سفید امضاء است.

استاد فقید حقوق مرحوم دکتر کاتوزیان در کتاب اثبات و دلیل اثبات در این خصوص اظهار نظر کرده اند که تسلیم سند سفید امضاء به دیگری به منزله دادن نمایندگی برای تنظیم سند است و عرف این نمایندگی ضمنی را درک می کند ولی اگر از این امضاء سوء استفاده شود و وکیل بر خلاف اختیار و مصلحت موکل دست به اقدامی بزند و سند را مخالف توافق تنظیم کند فضولی است.

اما با نهایت احترام برای نظر استاد عالی قدر حقوق، به نظر می رسد باید قائل به تفکیک و توضیح شد. بدانیم که اثبات سوء استفاده از سفید امضاء همیشه به سادگی امکان پذیر نیست مضافا بر این که اگر دادن سفید امضاء به دیگری به منزله وکالت می باشند بایستی مورد وکالت مشخص باشد. نمایندگی در چه موردی؟ نمی توان چنین ادعا کرد که سفید امضاء داده شده است که هر چه وکیلصلاح بداند در آن نوشته شود! این وکالت کلی محسوب می شود و بر طبق ماده 660 قانون مدنی در صورتی که وکالت مطلق باشد فقط مربوط به اداره کردن اموال موکل خواهد بود. حال اگر امضاء کننده بگوید سفید امضاء را مثلا برای فلان موضوع داده است و دارنده بگوید نه برای موضوع دیگر بوده تکلیف چیست؟ و بار اثبات بر عهده چه کسی است؟ دیده شده است بعضی کارفرمایان برگه سفید امضاء از کارگر می گیرند که در فرض بتوانند بعدا بنویسند که او حق و حقوق خود را دریافت کرده است حال اگر کارفرما برگه سفید را به شخص دیگری بدهد و در آن نوشته شود که امضاء کننده 20 میلیون تومان بدهکار به فلان شخص می باشد، کارگر یا هر شخص دیگری چگونه باید ثابت کند سوء استفاده شده است آیا بهتر نیست پس از اثبات سفید امضاء بودن نزد قاضی، دارنده سند ثابت کند که چه مقدار از امضاء کننده طلب داشته است؟

استاد برجسته دکتر عبدالله شمس در جلد سوم کتاب آیین دادرسی مدنی شماره 257 به درستی معتقدند که در تمام موارد دارنده سفید امضاء را نمی توان نماینده نوشتن هر آنچه در سند آمده دانست. بار اثبات مطابقت آنچه در سند سفید امضاء آمده با آنچه ادعای نمایندگی آن می شود بر دوش نماینده است و در نتیجه قراینی باید بر اثبات محدوده و موضوع نمایندگی ارائه شود.

در بسیاری از پرونده ها خواهان (دارنده سفید امضاء) که مندرجاتی بالای امضاء به ضرر امضاء کننده نوشته است به استناد آن دادخواست به طرفیت امضاء کننده می دهد (مثل مطالبه وجه – الزام به تنظیم سند، تایید فسخ و ...) ولی با ادعای خوانده در جلسه دادگاه که مدرک استنادی سفید امضاء بوده است در مقام انکار بر می آید که نه چنین نیست و ذیل نوشته را امضاء کننده (خوانده) امضاء کرده است در اینجا اگر پس از کارشناسی خط ثابت گردد که سند عادی ارائه شده سفید امضاء بوده و مندرجات بعد از امضاء نوشته شده است آیا معقول است که قاضی رسیدگی کننده بپذیرد که در فرض هم که سفید امضاء بوده ولی در واقع نمایندگی و وکالت ضمنی در نوشتن مندرجات داشته است؟! خود خواهان در ابتدا منکر سفید امضاء بوده است و حسن نیت او زیر سوال رفته است چطور می توان او را وکیل امضاء کننده در نوشتن مندرجات دانست؟

حال فرض کنید که خواهان در جلسه دادرسی پس از ادعای سفید امضاء بودن از سوی خوانده و انکار مندرجات سند، بپذیرد که بله سفید امضاء بوده است ولی آنچه نوشته شده در راستای توافقی بوده است که با خوانده کرده است در این جا تصمیم درست از سوی قاضی این است که بار اثبات را بر عهده خواهان (دارنده) بگذارد که او ثابت کند چه توافقی و با چه حدود اختیاراتی داشته که آن را بالای امضاء نوشته است و دلایل و قراینی برای آن ارائه کند نه این که از امضاء کننده سفید امضاء بخواهد که او ثابت کند که سوء استفاده کرده است. به عبارت دیگر اصل بر عدم نمایندگی و اختیار وکیل است و کسی که مدعی اختیار و نیابت بوده می بایستی در مقام اثبات موضوع وکالت و حدود اختیار برآید.

لذا علی رغم اختلاف نظری که در این خصوص در رویه قضایی و بین قضات وجود دارد به نظر می رسد بار اثبات بر عهده دارنده سند می باشد که ثابت کند با چه حدود اختیاراتی و در چه موضوعی اجازه اضافه کردن مندرجات را داشته است.


وکیل طلاق پارسای - http://parsaylawyers.com

۰ نظر موافقین ۰ مخالفین ۰ ۱۷ ارديبهشت ۹۶ ، ۰۹:۳۷
vakil khanevade